فتوبلاگ تسنیم

11ماهگیت مبارک عزیزتر از جاااااااااااااااااااان

  عزیزدلمونی تسنیم جان مبارکت باشه یازده ماهه شدنت خداهمیشه حافظت باشه ایشالله این روزها فقط کارت تقلید کردنه کلی کلمه میگی کلی حیون هارو میشناسی و صداهاشونو در میاری فقط و فقط دلبری میکنی و فکر قلب من وبابا جونت رو نمیکنی دوست داریم بیشتر از جونمون  یه لحظه آوم نگرفتی بشه یه عکس درست بگیرم همش وول میخوری ...
9 بهمن 1394

آخرین روز ده ماهگیت

  سوژه ی جدید شیطنتهات   دوده (جوجه) هارو دیدی و میخوا بری پیششون دندون پنجمت29دی ماه سر زد ولی همچنان موفق نشدم از این مرواریدتم عکس بندازم نمیذاری آخهپنجمین دندونت دندون دوم سمت چپ پایینه  وقتی خودتو لوس میکنی   ...
9 بهمن 1394

می ایستی

عزیزدلم تو ده ماهگی به صورت کاملا مسلط پامیشی می ایستی و با یه حس غرور از این موفقیتت یه نگاه پیروزمندانه بالبخندبهمون می ندازی ومنتظر واکنش پر سروصدای مامیشی بعدشم خودت شروع میکنی به دست زدن   داری بزرگ میشی خانوم گل این روزها شیرین ترین دختر دنیایی   برای من وبابا ...
7 بهمن 1394

شیفته ی حیوانات چهارپا

عاشق ببعی وگاو واسب وشتر و... هستی به این پلنگ طفل معصوم هم میگی بعععععععععع با همین شدت ک نوشتم کلمه ی بع رو میکشی ازشم نمیترسی کلی بوس ونازشم کردی  ...
7 بهمن 1394

اولین قدم غیر رسمی

  دیشب برای اولین بار وقتی بلند شدی و وایسادی هنوز کاملا محکم نایستاده بودی ک هراسون پای کوچولوت رو بلند کردی و یه قدم کوچیک وسریع برداشتی و از ترس افتادن ذوق کاری که کردی سریع خودتو پرت کردی تو بغل من فکر کنم باید بزودی منتظر تکرار این کارت باشم خدایاااا چه خوبه این لحظات انرژِی ک تو اون لحظه ازتسنیم میگیرم غیر قابل وصفه شکر شکر شکر 20/10/94    این پاها ی لطیف و نرم وشفاف دیگه کم کم دارن از آک بودن (بقول دایی علی)در میان ومیخوان آغاز کنن طی کردن جاده ی زندگی رو       ...
21 دی 1394

در ماشین

هروقت سوار ماشین میشی این ژست رو میگیری حالا اگر خوابت بیاد همینجوری میمونی و هرچی هم ک باهات خوش وبش کنیم زیاد تحویل نمیگیری نهایتش یه لبخند میزنی مثل عکس بعدی این همون لبخنده ک گفتم تو ماشینم پاهاتو میندازی رو هم 20/10/94 ...
21 دی 1394

علاقه ی عجیبی به نخ پیچ کردن خودش داره

نخ طناب سیم خلاصه هرچیزی تو این مایه ها ک ببینه سریع برمیداره ومیندازه دور گردن و کمر دستهاش و صدای اوووووممممممممممممممممممممممممممممم از خودش در میاره خلاصه درگیری داه باخودش  هر وقت ک این صدارو در میاره میفهمیم ک حتما یه نخی چیزی پیدا کرده فدات بشم دختر گل من البته موقع خوابیدن هم این صدارد در میاری            ...
21 دی 1394

به صورت رسمی امشب ایستادی بدون کمک

تقریبا یک ماهه ک وقتی جایی رو میگیری و می ایستی دستهاتو ول میکنی اولین بارش 18آذر ماه بود یابا کمک بالشت پامیشدی و می ایستادی ولی امشب خودت به تنهایی دست گذاشتی رو زمین بدون هیچ وسیله ی کمکی و با یه حزکت سریع پاشدی و پیروزمندانه به من نگاه کردی منم از خوشحالی و ذوق کلی سروصداکردم توهم ذوق زده شدی وشروع کردی بدست زدن و بعد هم تعادلت بهم خورد خدایا چ حس های خوبی تجربه میکنیم چقدر شیرینه دیدن حس موفقیت توی اون چشمای ناز و پراز هیجانت شکر شکر شکر 16/10/94 ...
21 دی 1394