فتوبلاگ تسنیم

مبارکت باشه راه رفتنت

1394/11/26 0:26
نویسنده : مامان
232 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدلم یک هفته ای میشه ک باترس ولرز یه قدم برمیداشتی اما دوسه روزه ترست کمتر شده و تعدادقدمهات بیشتر امش اما پشت سرهم پنج قدم برداشتی چنان لذتی داشت دیدن این صحنه ک واقعا قابل بیان نیست دیدنت تو اون حالت با اون همه ذوق واشتیاق و احتیاط وتلاش وپشتکارت ... این همه حسهای مختلف رو در تو میدیدم خودم هم ک ...نمیدونم اصلا چی باید بگم چه حس های خوبی خدایا شکرت برای این حس ها این نعمتها

پسندها (1)

نظرات (1)

خاله فاطی
28 بهمن 94 23:15
قسلام عزیزخاله خدای من چقد یکسال زود گذشت انگار همین یک ماه پیش بود که ی کوچولوی جیغ جیغو لای ی پارچه ی سبز دادن به من و مامان جون گفتن پوشکش کنید و لباس تنش کنید هرگز نرمی و داغی پوستت رو تو اون لحظه یادم نمیره وای از هیجان دستام می لرزید با مامان جون اینقد قربون صدقه ات رفتیم که پرستار از اطاق بیرونمون کرد خلاصه اینکه به اندازه ی تمام دنیا دوست دارم ایشالله خوشبخت و عاقبت بخیر بشی همیشه از راه دور دلتنگتم و با فیلمات دلمو اروم میکنم قربونت برم
مامان
پاسخ
چه روز خوبی بووود